تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۶
کد خبر : 260

حسین عسگری؛بوقچی معروف پرسپولیسی ها و غصه دار غم از دست دادن میناوند و انصاریان.

حسین عسگری؛بوقچی معروف پرسپولیسی ها و غصه دار غم از دست دادن میناوند و انصاریان.
حسین عسگری؛بوقچی معروف پرسپولیسی ها و غصه دار غم از دست دادن میناوند و انصاریان.

روایت بوقچی پرسپولیس از میناوند و انصاریان که خودش درگیر بیماری است :مشتی بودند!

حسین عسگری؛بوقچی معروف پرسپولیسی ها و غصه دار غم از دست دادن میناوند و انصاریان.

سپهر ستاری: دقیقا همان روزی که میناوند به رحمت خدا رفت یک حمله قلبی به عسگری دست داد و در بیمارستان بستری شد.خیلی ها همان موقع شایعه کردند که او هم مبتلا به کرونا شده است اما گرفتگی رگ های قلب و شوکی که به او وارد شد باعث شد تا در بیمرستان بستری شود.

 

فعلا مرخصم کرده اند

چهارشنبه هفته قبل بود که دکتر امضا کرد می توانم از بیمارستان به خانه بروم.فعلا یکی از رگ هایم را باز کرده اند و طبق گفته دکتر دو رگ دیگر هم باید عمل شوند.حالا باید اکو قلب بگیرم و آنژیو کم.شاید هم با فنر زدن باز شود.توکل بر خدا.چند روز دیگر باید دوباره به بیمارستان بروم تا ببینم شرایط به چه صورت است.

کرونا را قورت می دهم!

من کرونا را قورت می دهم!البته شوخی می کنم.این ویروس خطرناک بلای جان همه ما شده.همان موقع که در بیمارستان بودم شایعه کرده بودند من هم کرونا گرفته ام.اما مشکل قبلی بود و حالا هم خدا رو شکر شرایطم خوب است.

غم مهرداد کمرم را شکست

همان روزی که در بیمارستان بودم مهرداد بنده خدا فوت کرده بود.نگذاشتد خبرش به من برسد که شاید حمل قلبی به من دست بدهد.مهرداد جوان بود و حیف شد.کمرم شکست.خاطرات خوبی از او در زمان حضورش در پرسپولیس داشتم.خداوند رحمتش کند.

مرگ علی روانی ام کرد

خبر درگذشت علی انصاریان که به گوشم رسید روانی شدم.اختیارم دست خودم نبود.هر کاری کردم اجازه ندادند بروم و او را ببینم.می گفتند حال خودت بد می شود.خیلی دوست داشتم علی را ببینم.بچه های آن دهه همه خوب و با معرفت بودند.مشتی بودند و با مرام.دو- سه روز قبل از اینکه به بیمارستان برود با علی تماس گرفتم.کلا پیامک بازی هم زیاد با هم می کردیم.به علی گفتم با معرفت،دیگر فقط باید در فیلم ها تو را ببینیم که گفت چند روز دیگر زنگ می زند و می گوید به یک آدرس بروم و کارم دارد.عمر بنده خدا قد نداد.خدا رحمتش کند.هنوز هم باور نمی کنم.حال خودم خوش نیست و نتوانسته ام سر خاک شان بروم.این غم،خیلی بزرگ و سنگین است و نمی توانم آن را هضم کنم.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.